معنی شاعر قرن ششم

واژه پیشنهادی

شاعر قرن ششم

انوری


شاعر ایرانی قرن ششم هجری

ادیب صابر


قصیده سرای قرن ششم

ظهیر فاریابی


از شاعران قرن ششم

اثیر اختیسکی

اشرف غزنوی

سنایی غزنوی

فرهنگ فارسی هوشیار

ششم

پارسی تازی گشته شاماخ گونه ای چاش (غله) دانه ای کوچک (صفت) واقع در مرحله شش سادس باب ششم نفر ششم.

لغت نامه دهخدا

ششم

ششم. [ش َ / ش ِ ش ُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) چیزی که در مرتبه ٔ شش واقع شده باشد. (ناظم الاطباء). در مرتبه ٔ شش. سادس. (از یادداشت مؤلف) (دهار). || از اصطلاحات نجوم است و عبارت از نظر تسدیس است که نیم دوستی است. (از یادداشت مؤلف):
لیکن ازهشتم و ششم خود را
کم ضرر دیده ام ز طالع خویش.
خاقانی.

معادل ابجد

شاعر قرن ششم

1561

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری